یک سری قواعد در زندگی روزمره وجود دارد که توجه به آن میتواند زمینه را برای مدیریت فردی آماده کند. برای مثال وقتی در انتهای روز خمیازه میکشید میدانید تنها ساعاتی دیگر توانایی بیدار ماندن را دارید و یا همه روزه پس از خارج شدن از منزل ابتدا بند همان کفشی را میبندید که قبل تر نیز ابتدا آن را میبستید (برای مثال اول بند کفش پای چپ را میبندید سپس راست و یا بلعکس).
وقتی از خانه بیرون میروید اگر گوشی موبایل شما از یک حدی کمتر شارژ داشته باشد پاوربانک خودرا همراه خوب میبرید چرا که پیشبینی میکنید ممکن است در انتهای روز کاری به مشکل خاموش شدن تلفن همراه بر بخورید.
اینها همگی بصورت تجربی بدست میایند و در نوع انتخاب و رفتار روزمره ما نقش موثری دارد. برای مثال زمانی که شارژ تلفن همراهمان از یک حد مشخصی بیشتر است خیالمان ازین بابت راحت است که در طی روز به مشکل تمام شدن باتری تلفن همراه خود بر نمیخوریم. البته که این اطلاعات بصورتی دقیق نیستند اما با توجه به آنها میتوان با دید بازتری در خصوص موارد مختلف پیشبینی کرد.
اصطلاحی که برای این قواعد تجربی استفاده میشود میانبرهای ذهنی نام دارد که در زمینههای علوم مختلف نظیر علم کامپیوتر روانشناسی و فلسفه و مدیریت و علوم آماری از آن یاد میشود.
چه موقع باید از آن استفاده کرد؟
میانبرهای ذهنی روش چندان دقیقی نیستند اما در عوض دارای سرعت بالا و هزینهی کم هستند. در زمانی که دو عامل یاد شده از میزان دقت در موردی که به آن میپردازیم از ترجیح بیشتری برخوردار بود میتوان از آن استفاده کرد.میتوان گفت این روش بیشتر برای پیشبینی نتایج و تخمین پایان کار استفاده میشود به این جمله در مدیریت مالی شخصی توجه کنید: “برحسب تجربه در ماه محرم بدلیل کساد بودن کسب و کار باید از مخارج غیر ضروری خودداری کنم”. یک جمله کلی و ذهنی دارای ساختاری تجربی.
چرا پدید میآید؟
ایجاد میانبرهای متعدد ذهنی به رویکر و ساختار مغز بر میگردد.مغز تجربیات را ذخیره میکند و آنطور عمل میکند که در مواجهه با هر مورد نیاز به تصمیم گیری صفر نداشته باشد؛
مورد مسئله:شارژ کم گوشی؟
پاسخ بدون نیاز به تجزیه و تحلیل دوباره و بنابر تجربه و قدرت عادت: برداشتن پاوربانک.
بسیاری از موارد بدون ذرهای تجزیه و تحلیل و صرفا از روی تجربه اتفاق میافتد بدون آنکه در موارد دوم و سوم و غیره دخالتی در تصمیم گیری داشته باشید مغز مستقیما خاطرات را بیاد میآورد و عکس العمل نشان میدهد. این موضوع سوالاتی را ایجاد میکند براستی چه مقدار از کارهایمان را روزانه با تصمیم گیری و خارج از عادات انجام میدهیم؟
این موضوع چقدر در زندگی فردی ما و رسیدن به اهدافمان تاثیرگذار است؟ بگذارید اینطور: بسیاری از میانبرهای ذهنی در کنار تجربه فردی،از روی عادت نیز منشاء میگیرند. موضوع عادت بسیار عنوان گسترده ایست که در مطالب بعدی به آن خواهم پرداخت.
در انتها بیاد داشته باشید ساختن میانبرذهنی نیازمند تجربه در آن مورد ، ایجاد یک عادت و یا تغییر آن است.
نویسنده:سالار تحویلدار
